Miraculous lady bug and cat noir

Miraculous lady bug and cat noir

خبرهای جالب و جدید از فصل های جدید میراکلس . عکس و فیلم های جذاب از میراکلس . مطلب ها و خبرهای مهم از میراکلس
Miraculous lady bug and cat noir

Miraculous lady bug and cat noir

خبرهای جالب و جدید از فصل های جدید میراکلس . عکس و فیلم های جذاب از میراکلس . مطلب ها و خبرهای مهم از میراکلس

همه میراکولر ها کردن (m)

سلامی دوباره 

زیاد فعالیت نکردم گفتم سه تا پست بزارم 



همه ما فن های میراکلس این کار هارو کردیم 



به سالمندا کمک کردیم که شاید نگهبان معجزه گر ها باشه




خودمونو جای شخصیت ها جا زدیم 




همه ما میراکولر ها برای رسیدن به فصل چهار زجر کشدیم



هممون هم رو لوکا و ادرین/کت نوار کراش داریم 



تو میراکلس شیپ درست کردیم



چند تا از دوستامون رو میراکولر کردیم



خوب بقیشو شما بگید 

بای بای عشقا

.......... (m)

سلامی دوباره 

خیلی وقته فعالیت نکردم گفتم دو تا پست بزارم جبران شه 



میراکلس می خوان چیکاره شن 

مرینت: طراح مد 


ادرین:خودشم نمی دونه


الیا:خبرنگار 


نینو:دیجی 


جولیکا:مدل


رز: خواننده


میلن:بازیگر


زویی:بازیگر 


کلویی: نامشخص


مکس :گیمر یا مخترع


میراکلس چند سالشونه 

تو فصل اول چهار ده سالشونه هر قسمت هم یه سال بهشون اضافه میشه پس خودتون حدس بزنید 



حتی از لایلا بدتون میاد 

منم بدم میاد و ولی طراحی شو دوست دارم ظاهر جذابی داره

خوب میگین چرا همیشه دروغ میگه 

تاحالا پدر لایلا رو تو میراکلس ندیدم ولی مادرش رو اره 

چون پدرش لایلا رو تو بچگی با دروغ برای همیشه ترک کرده برای لایلا همیشه دروغ میگه



از کلویی هم بدتون میاد 

ولی کلویی فقط از مادرش محبت می خواست که نداشت برای همین اینجوری شد 




خوب تا حرف های بعدی خداحافظ











تعوری میراکلس(m)

سلام سلام 



خیلی وقته فعالیت نکردم نه


بریم که فعالیت کنیم 


خوب موضوع ما در باره تعوری میراکلسه 

اول با تعوری های میراکلس بیداری شروع می کنیم 



تو میراکلس بیداری طبق تیکه ویدیو که من دربارش دیدم و تعوری هاش مرینت از ادرین درخواست می کنه با اون به یه مهمونی بیاد و با اون برقصه ادرین هم قبول می کنه و در نتیجه ما رقص ادرینتی داریم که مرینت هم یه لباس خوشگل می پوشه 


طبق مصاحبه یکی از فن ها با دوبلر خارجی کلویی دوبلر کلویی گفت که این میراکلس یه جورایی متفاوته و اخلاق هاشون فرق داره ولی دوسش خواهیم داشت و من عاشق پایانشم 


و خیلی از فن ها هم گمراه بودن که میراکلس بیداری به بقیه فصل ها هم ربط داره ؟

اما توماس اینو ربط کرد و گفت این یه ورژن جدیده که هیچ ربطی به هم ندارن کلا میراکلس تو یه دنیای دیگس 


خوب بریم تعوری فصل های اینده 

در فصل های اینده قراره هیجان انگیز باشه 

این تعوری ها قطعی نشده هنوز ولی بشنوید 

در فصل های اینده قراره هام ماث تا مدتی پیروز بشه و امیلی زنده بشه 

کت هم تا یه فصل نداریم چون قربانی زنده شدن امیلی ادرینه برای همین پدرش اینقدر ازش محافظت می کنه 


و هاک ماث لیدی باگ با هم همکاری می کنند تا ادرین رو برگردونن 


و کشف هویت هم قراره همه هویت همو بنفمن کل شهر از هویت قهرمان هاش خبر داره 


خیلی هیجان انگیزه 

و میراکلس هم تا فصل ۷ اعلام شده ولی ممکنه بیشتر هم بسازن 


خوب تا تعوری های بعدی خداحافظ



سلاااممم (m)

سلام بچه. ها 


ببخشید خیلی وقته فعالیت نکردم کار دارم 


سیع می کنم بیشتر فعالیت کنم 




اینجا خودتون مشاهده می کنید که یه اژدها یا نمی دونم چیچیچی تو میراکلس بیداری داره به مرینت و ادرین حمله می کنه 


خوب فعلا خداحافظ شما 


میراکلس بیداری (m)

سلام بچه ها نشد این عکسو نزارم از میراکلس بیداری هست 





واقعا خوشگله 


تا چیز های دیگه خداحافظ

سلام دوستان(m)

سلام دوستان

ببخشید خیلی وقته فعالیت نکردم چون کار داشتم



بچه ها من تا دو سه ماه دیگه نمی تونم پست بزارم چون امتحان دارم ببخشید 


شاید سرم یکم خلبت شد بیام یه پست کوچولو بزارم 


دوستتون دارم 


بای بای

Mirakeles پارت ۳ (m)

سلام بچه ها براتون پارت سه رو بلاخره گذاشتم 


برید ببینید




همون طور که داستید به اینورو اونور نگاه میکردید دو نفر چشم ها و دهن هاتون رو میگیرن و تو و گربه سیاه رو به سمت عقب میکنش سعی میکنی خودتو آزاد کنی ولی انقدر که تلاش کردی فهمیدی دیگه زورت به اینا نمیرسه بعد یهو ولتون کردن ( چشم ها و دهن هاتون رو ول کردن ) سریع بلند شدی و با دیدن این صحنه خیلی تعجب کردی !!!!!!! یک دختر و پسر که خیلی شبیه تو و گربه سیاه بودن دقیقا جلوی شما دوتا ایستاده بودن بعد دختره میگه شما دوتا اینجا چیکار میکنید؟؟؟ تو میگی شما دوتا کیا هستید؟؟ اون میگه ما خود شما دوتا هستیم ولی توی آینده!!! قیافت توی آینده چشکلیه؟ بعد یهو به گربه سیاه که مال آینده بود نگاه میکنی اون چشکلیه؟از کفشدوزک آینده میپرسی که الان چه سالیه؟ او نمیگه 2030 ( این فقط عطلاعات عمومی هستش : از اونجا که این انیمیشن در سال 2015 ساخته شده و مرینت در اون زمان 15 سال داشت الان اون در سال 2030 ----30 سال داره) بعد میگی وای !!! بعد گربه سیاه آینده میگه خوب شنا دوتا الان اینجا چیکار میکنید الان باید توی زمان خودتون باشید! !! بعد تا گربه سیاه ( زمان خودمون ) میاد حرفی بزنه یهو کفشدوزک آینده میگه ما باید شما دوتارو به زمان خودتون برگردونیم بعر میگه باید بریم پیش بانیکس !!! خوب شما دوتا هم از ناچاری میرید میگه کفشدوزک و گربه آینده شما دوتارو به شکل مخفیانه به خونه الکس( بانیکس ) میبرن و از اونجا به زمان خودتون برمیگدیدوقتی که به زمان خودتون برگشتید گربه میگه کفشدوزک باید یه چیزی رو بهت بگم نمیتونم دیگه تحملش کنم!! تو با تعجب میگی مگه چیزی شده؟ ! گربه میگه یادته که ما با هم یک قرار گذاشتیم ساعت 7 شب ؟ تو میگی قرار؟؟ من فکر کردم این یه خواب بود! گربه ادامه میده نه اون یک خواب نبود ! بعد از اینکه من اون گل رو بهت دادم به شکل اتفاقی توی بغلم بیهوش شدی من خیلی ترسیده بودم فکر کردم که تو مردی ولی از یه چیز خیالم راحت شد که زنده هستی و نمردی !! و...گربه ادامه میده هرچی تکانت دادم بیدار نشدی برای همین خوایتم برت گردونم به خونت برای همین مجبور شدم یکی از قوانین رو بشکنم!!!!! تو میگی : چچییی!!!!! میگه مجبور شدم یکی از گوشواره هات رو بردارم !! من واقعا متاسفم ولی این تنها کاری بود که اون زمان به ذهنم رسید و خوب من یجورایی فهمیدم که تو کی هستی و... تو چیمیگی؟گربه: من واقعا متاسفم اگه خودت جای من بودی چیکار میکردی تنها کاری که میتونستی بکنی همین بود حتی استاد فو هم نبود که تورو ببرم پیشش ولی منو ببخش تو چی میگی؟گربه: من واقعا متاسفم اگه خودت جای من بودی چیکار میکردی تنها کاری که میتونستی بکنی همین بود حتی استاد فو هم نبود که تورو ببرم پیشش ولی منو ببخش تو چی میگی؟بعد از کلی بحث و حرف گربه گفت که من میخوام یه چیزی رو بهت بگم!!! یهو دستاتو میگیره و میگهدرست گفتی( پنجه ها داخل ) یهو چشپاتو محکم میبندی و میگی من نگاه نمیکنم آروم دستاتو ول میکنه و تو سریع دستاتو میری رو چشمات اون دستاتو از روی چشمات کنار میزنه و عی میکنه چشمات رو باز کنه وقتی که چشمات رو باز میکنی !!!! آدرین رو به رو تو استاده و تو چی میگی ؟بیهوش( میگیرتت وقتی که بیدار میشی هنوز تورو گرفته !! ) آدرین( تعجب کردی ) آدرین= گربه .... ( تعجب کردی) همونجور که خشکت نده بود میگه دیگه باید برگردیم خونه مرینت!!! یهو میگه آره و... وقتی که داشتی با سرعت برمیگشتی خونه هنوز توی فکر گربه سیاه بودید که اون آدرین هستش !!!! وقتی که توی اتاقت میپری سریع تغییر شکم میدی و تا سرت رو میاری بالا میبینی آلیا توی اتاقت ایستاده و از تعجب خشکش زده و یهو میگه مرینت!! تو دختر کفشدوزکی هستش؟ تو چی میگی؟نیستم : به من دروغ نگو / هستم : چرا بهم نگفتی دختر !!! تو چی میگی ؟


این پارت هم تموم شد پارت بعدی رو به زودی می زارم



خداحافظ

تیزر جدید (m)

سلام دوستان تیزر جدید از شانگهای اوردم 


بریم ببینیم

لینک اول


https://www.aparat.com/v/lAi6z 


لینک دوم 

https://www.aparat.com/v/cUylY 


لینک سوم 

https://www.aparat.com/v/G0qjW 


به نظر من که خیلی باحال بودن


امید وارم راضی بوده باشید


خداحافظ











(Mirakeles(m

سلام بچه ها


دیدید پارت دو رو چه زود گذاشتم گفتم سوپرایزتون کنم 


برید بخونید 


بعد از اینکه توی بغل گربه سیاه بیهوش شدید ..... وقتی چشم هاتو باز میکنی به شکل مرینت توی اتاقت هستی و انگار که تمام این اتفاق ها یک خواب بوده!!!! بعد وسایل رو جمع میکنی و میری به مدرسه وقتی که میری سر کلاس با صحنه ای خوشاین و خیلی عجیب رو به رو میشی ( آلیا جاشو با آدرین عوض کرده !!!) آدرین قراره کنار تو بشینه خیلی با خجالت میری و سر جات میشینی همینجور که داشتی به صورت آدرین نگاه میکردی یهو آدرین بر میگرده و بهت میگه چی شده؟ چرا اینجوری نگاه میکنی؟ یهو به خودت میای و میگی : هیچی فقط محو تو شدم.. یعنی داشتم به در نگاه میکردم .. یعنی داشتم آدرین با خنده میگه اوکی فهمیدم فهمیدم وقتی که خانم بوستیه اومد سر کلاس و بعد شروع به درس دادن کرد تو سعی کردی از فکر آدرین در بیای ولی نتونستی بعد از کلاس وقتی که زنگ تفریح خود آدرین بهت میگه که میشه این زنگ بهت یخ چیزی بگم؟ تو لپات قرمز میشه و میگی : حتما!!!وقتی که با آدرین میری رو روی یک از نیمکت های حیاط میشینی آدرین میگه خووب یکم برام خجالت آوره ولی تصمیم گرفتم که امروز با یکی از دوستام برم بیرون ولی نمیدونم کجا برم؟ تظر تو چیه؟ تو میگی خوب اون دوستت چشکلیه؟ منظورم اینه که اخلاقش چجوریه؟ میگه اون مهربونه و چشم های آبی مثل دریا داره موهای آبیش مثل شب تیره هستش !!! میشناسیش اون خود تو هستش!!!! انقدر که خوشحال شده بودی توی صورت آدرین داد میزنی!!!!!( آررررررررههه ) جوری که کل بچه هایی که توی حیاط بودن با تعجب به شما دوتا نگاه میکردن !!! بعد آدرین گفت:..آدرین گفت: خوب نظرت چیه کجا بریم تو فکرم یه رستوران هستش .... که ناگهان فضول بیار معرکه اومد (کلویی) : اووو آدرین خبر داری چیشده؟ آدرین : کلویی الان سرم شلوغه !!! کلویی ادانه میده تا اینکه زنگ میخوره و بعد میری سر کلاس بعد از کلاس هم که دیگه باید بری خونه وقتی که رفتی خونه..انقدر خوشحال بودی که از خوشحالی همینحوری توی اتاقت میپریدی که یهو گوشیت زنگ خورد آلیا بود وقتی جواب دادی اون گفت مرینت همین الان بیا پایین کارت دارم تو هم رفتی وقتی که رفتی پایین اون بهت گفت مرینت باورت نمیشه دارم از خوشحالی منفجر میشم توهم گفتی نم همینطور آلیا پرسید تو چرا؟ گفتی آدرین بالاخره میخواد با من بره بیرون آلیا گفت واقعا !! حالا کجا؟ گفتی نمیدونم هنوز معلوم نیست باید بهش بگم بعد آلیا گفت به نظر من رستوران جای خوبیه! تو هم آره ! بعد وقتی که حرف هاتون در مورد آدرین تموم شد آلیا گفت : دختر نزاشتی بگم چرا گفتم بیای!! گفت : میدونستی گربه سیاه یه نسبت خیلی نزدیکی به آدرین داره؟ و انگاری که دختر کفشدوزکی توی حالت آدیش یکی از دوستای منه ولی خودم هیچوقت اینو نفهمیدم !!!! باورت میشه؟ تو میگی آلیا ما نباید بدونیم که کفشدوزک و گربه سیاه کیا هستش میدونی چقدر خطر ناکه اکه ارباب شرارت بفهمه که اونا کین؟ آلیا میگهمیدونم میدونم ولی فکرش رو بکن خوب اگه تو دختر کفشدوزکی باشی اگه بخوای تغییر شکل بدی من میتونم کمکت کنم تا راحت تر بری یجا قایم بشی !!! تو یهو میگی خوب قبوله ولی اوتا برای اینکه از دوستان و خانوادشون محافظت کنن باید هویتشون مخفی باشه بعد آلیا تایید میکنه و بعد یهو مامان آلیا زنگ میزنه و میگه که باید بره خونه بعد با آلیا خداحافظی میکنی و بعد میری خونه دیگه کلا خیلی خسته شده بوید برای همین میگیری یکم میخوابی تا چشمات بسته میشه صدای یک انفجار خیلی بلند میاد یهو از خواب میپری و تغییر شکل میدی و میریوقتی که میری یهو گربه سیاه رو درحال جنگیدن با اون شرور میبینی میری به کمک گربه وقتی که اون شرور تورو میبینه میگه ( خوب بالاخره خانم حشره اومد ) همونطور که داشتید میجنگیدید یک نور عجیبی ان شرور از خودش تولید میکنه که یهو به طرف شنا دوتا میاد و بعد تا میای بپری بالا که اون نور بهتون نخوره کلا به طور مستقیم به اون نور برخورد میکنید و وقتی چشم هاتون رو باز میکنید توی پاریسی که فبلا توش بودید نبودید هنون طور که داشتید به اینور و اونور نگاه میکردید دو نفر یهو دهن هاتون رو میگیرن و..... 


پایان پارت دو 


پارت سه رو هم به زودی می زارم خداحافظ

میراکلس پارت یک (m)

سلام بچه ها 



داستان جدید اوردم براتون 


بچه ها من سیع می کنم که تمام پارت های این داستان رو زود به زود بنویسم 


برو بخون 


امروز با صدای مامانت بیدار میشی که داشت میگفت ( مرینت گکشید برای پنجمین باره که داره زنگ میزنه به مدرسه دیر میرسیا!! ) بلند میشی و میری مایی و صبحانه میخوری بعد از صبحانه لباسات رو عوض میکنی و میری مدرسه وقتی که سر کلاس نشسته بودی آلیا با یک قیافه که داره از هیجان منفجر میشه بهت نگاه میکنه و تو بهش میگی چه چیشده؟ با کلی ذوق میگه تازه فهمیدم که دختر کفشدوزکی و گربه سیاه چند سالشونه !!!!! همون موقع آدرین و نینو میان بعد از اینکه اونا هم میشینن سر جاشون آلیا ادامه میده که دختر کفشدوزکی یک دختر 15 ساله همسن ما هستش و توی مدرسه ما درس میخونه همون موقع آدرین سریع برمیگرده و همینطور آلیا ادامه میده که گربه سیاهم یه پسر 15 ساله هستش که توی مدرسه ما درس میخونه یکم ترس برت میداره ولی به روی خودت نمیاری ( زایه بازی در نمیاری ) تا میای که یه چیزی بگی خانم بوستیه میاد سر کلاس و دیگه نمیتونی چیزی بگی بعد از کلاس وقتی که میری خونه تیکی از توی کیفت میاد بیرون و میگه آلیا چقدر مشتاقه تا بفهمه که کفشدوزک و گربه سیاه کیا هستن باید مواظب باشی!! توهم تایید میکنی ناگهان صدای خیلی بلندی میاد ....تو سریع بلند میشی و به تیکی میگی که انگار وقت تغییر شکله ( تیکی خال ها روشن ) بعد به سمت برج ایفل میری همون موقع بود که گربه سیاه رو میبینی اون بهت میگه: آه بانوی من انگار که یکی دوباره شرور شده تو هم میگه آره و....... بعد از خنثی کردن شرارت اون فرد گربه بهت میگه کهبانوی من میشه امشب یکم باهم وقت بگذرونیم؟ فقط منو تو !!! تو هم میگی یعنی قرار بزاریم؟ با یک خنده بانمگ میگه آره !! توهم میای بهونه بیاری که نری !! میگه خواهش میکنم بعد تو میگیاز سر ناجاری میگی باشه و بعد گربه میگه ساعت 7 شب وقتی که میری گربه سریع میره و تو هم سریع میری خونه و شروع میکنی با تیکی حرف زدن وقتی که ساعت هفت شد میری سر قرار و یهوبه یک مکان زیبا که گربه درست کرده بود روبرو میشی و بعد به گربه میگی که خیلی اینجا قشنگه اون میگه ممنون که اومدیبعد با یک لبخند خیلیبانمک بهت نگاه میکنه که باعث میشه یکم خندت بگیره تو ازش میپرسی که جریان ای قراری که گذاشتی چیه؟ میگه میخواستم یه چیزی بهت بگم!! بعد بهش میگی خووب بگواون میگه چرا هویتت رو بهم نمیگی مگه تو نگهبان معجزه گرها نیستی ؟ اگه یک روز برای معجزه گرم مشکلی پیش بیاد من باید چجوری پیدات کنم ؟ تو میگی گربه سیاه من نمیتونم بهت بگم خودت به موقش میفهمی بعد یکم اون ناراحت میشه و میگه خوب موقش کیه؟ میگی سر وقتش خودت میفهمی!! اون میگه خوبب باشهبعد یک گل روز قرمز بهت میده و تو اونو وقتی که میبینی ازش میگیری تا به گل نگاه میکنی یه هس عجیبی بهت دست میده و یهوسرت گیج میره و یهو سرت رو میگی گربه سیاه با ترس میاد جلو و تو رو میگیره هی چشمات تار میشد ولی هی صدای گربه رو میشنیدی که داشت صدات میزد ( کفشدوزک دختر کفشدوزکی دختر کفشدو دختر ک ) بعد دیگه چیزی نشنیدی و کم کم چشمات تار و تار تر شد و توی بغل گربه سیاه به بیهوش شدی!! 



پایان پارت یک


پارت دو رو به زودی می زارم خداحافظ

سوپرایز شعر عید (m)

سلام بچه ها 


ببخشید شعری که دیرو ز گذاشتم نصفه بود 


خوب بچه ها یه شعر کامل نیست دو تا شعره 



شعر اول

- گونه های پر اشکت - زمزمه پر دردت - چرا این کار را کردی ؟ - که دنیات بشه زجرت ؟ * نمیخواستم که برگردم * که اینجوری بشه قلبم * پر درده ، پر زهره * تمام زندگی من * ندارم از این زندگی * خوشی یا شادی یا خنده * میتونم بگم که این دنیا * برام عین جهنمه - بهتره این کارو نکنی - داری به حالت عادی برمیگردی - برو تا این دنیا ، برام زهر نشده - با پنجه برنده - همه چی نابود میشه - اما بدون که هیچ وقت - غم ها نابود نمیشه * خال ها خاموش - پنجه ها داخل + دیگه ندارم رازی دیگه ندارم زهری + راز تو مرگم بود + اما الان عشقم بود ؟ ! نمیدونستم عشقم کو ! اما همیشه پشتم بود ۲ کافیه مرینت + ساکت شو تیکی ۱ آدرین کممبر ! ! ساکت شو پلگ ! حالا دیگه میتونم ! با عشقم زندگی کنم ! دیدی دنیا همیشه ! روشو به ما میاره ؟ + کلمه همیشه + توی زندگی نداشتم + کلمه شادی رو + از زندگیم برداشتم + اما الان میدونم + باید کی رو بزارم + شادی کنار عشقم + زندگیمو میسازه ! زندگی من هم باز ! از نو ساخته میشه ! تمام غم ها پاک میشن ! شادی میاد دوباره + من میتونم زنده باشم 



خوب شعر دوم 


اول تمام شخصیت ها +جنتلمن ساسی حاکم ماث: هیییییی وقتشه بدی میراکلسم و لیدی بدو بدو بگو کت بده یه قر فندوم: بیا بیا قرش بده ادری واسه همه خنگ بازیات مرسی واسه همه حرص دادنات مرسییییی واسه هم شی از جاست ا فرندات مرسیییی کت نوار: واااااای حاکماثو ببین جون بابا اکوما بلرزون بابا همه میگن کیتی پاشو لیدی رو براتون داداش مرینت: ادریمون جنتلمنه جنتلمنه کت نوار: این لیدی هم عشق منه عشق منه مرینت: ادریمون جنتلمنه جنتلمنه کت نوار : این لیدی هم عشق منه عشق منه کت نوار خطاب به حاکماث: فاز عاشقارو نگیر که اکوما زیادی دستت دیدم اینجا پاریسه اگه شرور بشی کار دستت میدم مایورا: حاکماث! حاکماث! حاکماث: جون بله قربان مایورا: من خیلی عاشقتمو تویی هه دنیام حاکماثه! حاکماثه! همش دروبرش اکوماهه! تو دلش خیلی ناراحته و همشم بی اعصابه کت نوار: حاکماثو ببین جون بابا اکوما بلرزون بابا همه میگن کیتی پاشو لیدی رو بلرزون داداش مرینت: ادریمون جنتلمنه جنتلمنه کت نوار:این لیدی هم عشق منه عشق منه مرینت: ادریمون جنتلمنه جنتلمنه کت نوار: این لیدی هم عشق منه عشق منه فندوم: شنوندگان عزیز صدای مارو میشنوید از سر مزار جرمی:/ سلامتی مرینت٬ کا گامی زیر تریلی مخلص همه فندوما خارجیا ایرانیا سلامتی ماریکتا ادرین+قرص قمر بهنام بانی عاشق ادرینم ادرین شده قرص قمرم زده امشب به سرم که دل ادرین را ببرم (مرینت:آدرین جنتلمنه جنتلمنه) ....(کت نوار:این لیدی هم عشقـه منه عشقـه منه).....(مرینت:آدرین جنتلمنـــه جنتلمنــه).....(کت نوار:این لیدی هم عشق منه عشق منـــــه)..... (کت نوار خطاب به هاک ماث: فاز عاشقا رو نگیر که آکواما زیادی دستت دیدم،اینجا پاریسه! اگه شرور بشی کار دستت میدمممم)



خوب تموم شد امید وارم رازی باشید 


و عیدتون هم مبارک 


خداحافظ

سوپرایز شعر عید (m)

سلام بچه ها


ببخشید گفتم یه روز سوپرایز رو زود تر بزارم


خوب باید بگم که قرار بود هی شعر کامل و طولانی بزارم و چون وقت نکردم چند تا شعر کوتاه می زارم غم گین شاد طنز 





شعر اول


- گونه های پر اشکت - زمزمه پر دردت - چرا این کار را کردی ؟ - که دنیات بشه زجرت ؟ * نمیخواستم که برگردم * که اینجوری بشه قلبم * پر درده ، پر زهره * تمام زندگی من * ندارم از این زندگی * خوشی یا شادی یا خنده * میتونم بگم که این دنیا * برام عین جهنمه - بهتره این کارو نکنی - داری به حالت عادی برمیگردی - برو تا این دنیا ، برام زهر نشده - با پنجه برنده

چهار شنبه سوری مبارک میراکلسی های عزیز (m)

سلام بچه ها 


امید وارم حالتون خوب باشه


بچه ها چهار شنبه سوری مبارک 


تو این روز خاص غم هارو بسوزانیم


و زباد هم شیطونی نکنیم خطر ناکه



اینم از سوپرایز چهار شنبه سوری عزیزان




امید وارم از سوپرایز چهار شنبه سوری خوشتون اومده باشه 



خداحافظ


تریلر میراکلس جدید (m)و(z)

سلام بچه ها


همون طور که گفتم 12 روز دیگه میراکلس میاد


منم کلی تریلر میراکلس جدید اوردم 



تیزر اول فصل چهار میراکلس(miraculous season 4)


تیزر اول فصل چهار میراکلس(miraculous season 4) - مشروح


یکی اینه که همرو با لینک میزارم که راحت تر باشید


دو تیزر دیگر از فصل چهارم میراکلس و خبرات جدید میراکلس لیدی باگ


این هم هست که توش دو تا تیزر هست 


این شعره 

عکس و آهنگ لو رفته از میراکلس بیداری(کپشن رو بخون)


اینم تیزر میراکلس شانگهای


تیزر رسمی میراکلس شانگهای/__میراکلس لیدی باگ


همین!! نه یه عکس دیگه هم هست که یکی توی فیلم توضیحش داده برید ببینین


خبر جدیدی دیگر از میراکلس فصل چهارم`~`میراکلس لیدی باگ


امید وارم لذت ببرید


در ضمن این پست رو من و زهرا با هم درست کردیم


فعلا

پاکسازی وبلاگ (m)

سلام


بچه ها وبلاگ برای پاکسازی هشت روز تعطیله


و هیچ نویسندیی پست نی زاره تا اخر اسفند من و زهرا برای عید داریم این کارو می کنیم تا عید یه سوپرایز و یه پست خاص بزاریم


خدانگهدار تا اخر اسفندروز دیگه



شانگهای فصل چهار میراکلس (m) بعضی هاشو ممکنه تکراری باشه و رمز رو تو هر پستی که خواستید بپرسید بهتون می گم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

سلام دوستان (м)

سلام



بچه‌ها می خواستم یه ایده ای بدم



به جای اینکه سر کوف بزنید هی بگید چرا کم فعالیت می کنید به جاش یه کار دیگه بکنید




مثل این خانم یا اقا می تونید که اطلاعاتی درباره ی میراکلس بدید یا اگر خبر خاصی پیدا کنید و در نظر ها به ما بگید ما با اسم شما تو وبلاگ قرار می دیم دوستان 


با نظر دادن واین کاری که گفتم می تونید از ما حمایت بزرگی بکنید


اگر خبر خیلی خاصی پیدا کنید اون خبر رو تو وب قفل می کنم و باید رمز رو ازم بپرسید در نظر ها 

و این کار باعث میشه هر وقت زهرا مدیرم کرد چون الان نویسنده اونی که خبر خاصی که بتونه قفل بشه اون رو مشارکت کننده موقت برای 5 ماه می کنم 


همین 


از ما حمایت کنید



و فعلا خداحافظ

عکس های باحال (m)

سلام بچه ها ببخشید خیلی وقته فعالیت نکردم

الان چند تا عکس دارم چهار تا برای فصل چهار هست بقیش هم مال فصل های گذشته


 


من چیزی نیم گم خودتون در بارش نظر بدید دوستان 






   




 






.   






 

چه ناز می کنه برای کت نوار 



















 


همین


امید وارم لذت برده باشید 

نظر فراموش نشه

و فعلأ خداحافظ



چرا به پست ها زیاد الانا نظر نمیدید(m)

سلام بچه ها 


چرا اینقدر دو سه روزه زیاد نظر نمیدید به پست ها 


اکه بیشتر نظر بدید ما هم انرژی می گیرم و بیشتر فعالیت می کنیم


مگه اینو نمی خواهید 



برای مسابقه (m)

سلام 

تو مسابقه دو نفر انتخاب شدن که این هاشون رو قرعه کشی کردم 


کاملیا جان و فاطمه خانم 





خوب می خوای بدونی تو قرعه کشی می برنده شد برو پایین تا ببینی 










































پایین تر 
























نزدیکی







































رسیدی 


فاطمه جون برنده شد 


تبریک می گم عزیزم



فردا برات یه داستان می نویسم 


کاملیا جان دست من نبود تو قرعه کشی اینجوری شد اینشالله دعفه ی بعد برنده بشی 


 و فعلا خداحافظ




خبر خوب (m)

سلام بچه ها

یه خبر خوب 

فصل جدید قراره دو ماه دیگه بیاد

این عالی نیست

فیلمش اومد براتون میزارم

تا بعد

پست های جدید جرمی (m)

سلام  بچه ها


جرمی دو تا پست جدید گذاشته 



اولیش اینه که ویدیو بود نتونستم اپلودش کنم برای همین یه عکس ازش گرفتم




اینم یه عکس دسته جمعی از سازنده های میراکس


و نوشته های زیرشم اینگیلیستی زیاد بلد نیستم به مامان بابا هاتون بگید براتون ترجمه کنه 


و فعلأ خداحافظ




درباره‌ی مسابقه (m)

 سلام بچه ها 


خیلی ها متوجه نشدن مسابقه چجوریه 


تو مسابقه باید به همه ی پست ها نظر بدید 


و قبل از این کار تو هر پستی اسمتون رو بدید اون هایی که به پست های بیشتری نظر بدن اسماشون قرعه کشی میشه

و فرد برنده یه جایزه ی خاص می بره


جایزش اینه که یه داستان میراکلسی می نویسم که اون فرد برنده توش شخصیت اصلی باشه دوست صمیمی  مرینت باشه با اسم خودش 


همین 


پس کار هوایی که گفتم رو بکنید 

تا ازتون یه داستان میراکلسی بنویسم 

منتظر اسم هاتون و نظر هاتون هستم 


ببینیم کی این جایزه رو می بره 


و فعلا خداحافظ




فصل و ماه تولد تولد میراکلس (m)

سلام بچه ها


ببینید خیلی ها قسمت تولد مرینت رو دیدن 


خیلی ها می گن مرینت تو بهار به دنیا اومده 


اما به فیلم دقت کنید تو تابستون مرینت به دنیا امده 





خوب ما تو قسمت حباب ساز که تولد ادرین بود دیدیم ادرین در تابستان به دنیا اومده 


و نکته ی خیلی خوب و جالب که تو فصل مرینت به دنیا اومده واقعا عالی نیست





خوب با اینکه فیلمی در باره ی تولد الیا ساخته نشده باید بگم به قیافش و لباس های دقت کنید قشنگ معلومه تو پاییز به دنیا اومده 


ولی از اخلاقش میشه قشنگ تشخیص داد که مهر ماهی نیست و ابان ماهی هم نیست بلکه مطمئن هستم که اذر ماهی هست 

تبانی ها حسود هستن و الیا حسود نیست 

مهر ماهی ها مهربونم و احساسی هستن ولی الیا نه 

خوب چون قر قرو و لج باز و جسور و شجاع اسم معلومه اذر ماهی هست باید بگم نینو هم تو ماه و فصل الیا هست 


خوب بازم از این چیزا می زارم و فعلا خداحافظ


عکس های جدید از فصل چهار (m)

سلام بچه ها چند تا عکس از فصل چهار اوردم که باید بگم از پیج جرمی در نیاوردم. 

خوب بریم ببینیم عکسارو 














یکی اینه که خیلی باحاله















اینو من خیلی دوست دارم 

















وای چقدر حماسیه













سابرینا تو فصل جدید ابر قهرمان میشه و این شکلی میشه 














خیلی خوشگله این نه 



بازم براتون می زارم و فعلا بای






چند تا عکس فوتوشاپی کاری از خودم (m)


مرینت به جای هارلی کویین 











مرینت به جای پریسا پور بلک 









اینم مرنیت به جای السا ببخشید یکم بد شده



نظر فراموش نشه دوستان


خداحافظ

(m)

سلام ببخشید خیلی وقته پست نمی زارم چون  درس داشتم و درسام تموم شد و الان دوباره کلی فعالیت می کنم دوستان عزیز


فعلاً خداحافظ



یه مسابقه ی جدید (m)

سلام دوستان 


یه مسابقه ی جدید هرکس بتونه به  همه ی پست های ما نظر بده بردس تو هر پستی تو نظرات خواستید اسم بدید


چند نفر برنده می شن و بعد اسم هاشون رو قرعه کشی می کنم 


فقط یک نفر برنده میشه و اون یک نفر می تونه تو هر پستی یه در خواست از من بکنه تا تو وبلاگ براش بزارم

 همین


فعلأ 


پست های جرمی (m)

بچه ها من چند تا از پست های جرمی رو دیدم تیکه های از کارتون به صورت ویدیو وجود داره هر وقت تونستم براتون اپلودش می کنم و براتون می زارم





زندگی معجزه آسا (m)

(یه پارت کامل) همون طور که گفتم این داستان کوتاهه




یه روز که مرینت داشت با الیا درباره ی آدرین حرف میزد آدرین اونها رو دید و فهمید که مرینت چقدر دوسش داره 


آدرین پیش خودش گفت چیکار کنم کاگامی مرینت لیدی باگ کدوم رو انتخاب کنم اگه بهشون نه بگم خیلی ناراحت می شن 


آدرین پیش خودش گفت کاگامی رو زیاد دوست ندارم باید یجوری بهش نه بگم


رفت خونه به بلک گفت خیلی به مرینت مشکوکم انگار یه زندگی دوم داره 

فکر کنم اون لیدی باگه اگه اون لیدی باگ باشه خیلی خوب میشه


بعد از این ماموریت دیگه لیدی باگ گفت من دیگه دارم به حالت ادی بر می گردم خداحافظ کت نوار کت نوار گفت خداحافظ

بعد لیدی باگ رو تقیب کرد 

تا بفهمه مرینت لیدی باگه یا نه 

مرینت رسید به خونه به حالت عادی برگشت

بعد کت نوار گفت حالی که مرینت لیدی باگه 


یه روز که مدرسه داشت تعطیل می‌ شد مرینت رو میزش یه نامه از آدرین پیدا کرد و اون رو خوند آدرین توش نوشته بود دوستت دارم و.........

مرینت نامرو تو کیفش گذاشت و زبوش قفل کرد و به خونه رفت


به مامان باباش گفت چلام ببخشید سلام مامان باباش بهش سلام کردن و بهش یکم مشکوک شدن


مرینت خودشو انداخت رو تختش و در حال گریه می خندید 

به الیا زنگ زد و الیا رفت پیشش

مرینت نامرو به الیا نشون داد و الیا گفت باید باهاش حرف بزنی مرینت گفت باشه

رفت تا با آدرین حرف بزنه که خورد به لوکا لوکا گفت سلام مرینت

مرینت سلام کرد و گفت ببخشید من باید برم خداحافظ لوکا گفت باشه خداحفظ 


مرینت رفت با آدرین حرف زد 


بعد از چند روز مرینت و آدرین به هم گفتن که لوکا و کاگامی دوستشون دارن با هم یه نقشه کشیدن تا لوکا و کاگامی عاشق هم بشن تا تنها نباشن


بعد لوکا و کاگامی به کمک ادرین و مرینت عاشق هم شدن 


بعد آدرین برای تولد مرینت براش یه سگه پشمالو میخره

مرینت خیلی خوش حال میشه و از آدرین تشکر می کنه


و وقتی بزرگ شدن ازدواج می کنن


داستان ما تموم شد

امید وارم ازش خوشتون اومده باشه 


خداحافظ

لینک وبلاگ(m)

سلام بچه ها 

https://miraculousladyblog.blogsky.com

این لینکه وبلاگه نگهش دارید 

اینجا همچی وجود داره 

پیشنهاد می کنم تو وبلاگ عضو بشید اگر بلد نیستید عضو شوید به من و زهرا جان بگید تا راهنماییتون کنیم 

تو این وبلاگ باید به هم خوش بگذره 

 و با نظر دادن ما رو حمایت کنید تا انرژی بگیریم بیشتر فعالیت 

           

                            اگر خواستید با من و زهرا جان در ارتباط باشید بالای وبلاگ نوشته تماس با من اون رو بزنید و با ما در ارتباط باشید دوستان عزیز



بازم می گمنظر فراموش نشه دوستان 

خیلی دوستتون دارم عزیزان 

خداحافظتون گلا❤️


آخ آخ !!!!!!!!!!!!(m)

سلام بچه ها ببخشید نمی دونم چرا داستان زندگی معجزه آسا کامل نیومد ببخشید مجبورم کم کم بزارم براتون

داستان زندگی معجزه آسا(m)

داستان زندگی معجزه آسا
گفتم چند روز دیگه میزارم ولی می خواستم سوپرایزتون کنم 

باید بگم این داستان کلا یک قسمت داره

خوب گلای تو خونه محصل های نمونه بریم سراغ داستان معجزه آسا 

یه روزی مرینت داره با الیا در باره ی ادرین حرف می زنه که ادرین اونا رو می بینه و تو حرف هاشون ادرین می فهمه مرینت چقدر دوسش داره

بعد ادرین هم عاشق مرینت میشه و پیش  خودش میگه بلخره کی رو انتخاب کنم مرینت لیدی باگ کاگامی

یه سورپرایز(m)

سلام بچه ها 

من می خوام در روز های اینده یه داستان بنویسم 

 اسمش هست زندگی معجزه اسا 

به زودی می زارمش 







سلام به همه نویسنده جدیدم (m)

سلام من مارالم نویسنده ی جدید دوست زهرا جون از امروز قراره حسابی با پست هام سرگرمتون کنم . 

امیدوارم فعالیتم شما رو راضی نگه داره و به میراکلس علاقه مند ترتون کنه  کنه.