Miraculous lady bug and cat noir

Miraculous lady bug and cat noir

خبرهای جالب و جدید از فصل های جدید میراکلس . عکس و فیلم های جذاب از میراکلس . مطلب ها و خبرهای مهم از میراکلس
Miraculous lady bug and cat noir

Miraculous lady bug and cat noir

خبرهای جالب و جدید از فصل های جدید میراکلس . عکس و فیلم های جذاب از میراکلس . مطلب ها و خبرهای مهم از میراکلس

cold water.پارت3.فصل۱

سلام....ببخشید خییلیییی دیر گذاشتم..نظر بدید لطفا..مرسی!...خب برید ادامه مطلب:)  

 کت نوار ها قاطی شده بودن نمی دونستم کدوم کت واقعیه....

  اولی:من کت واقعی ام     
 دومی:لیدی منم من! ازش درباره ی ناراحتیم بپرس........       
 من:اها .... درسته(رو به اولی)راستی کت ناراحتی تو برا چی بود؟؟؟؟  
  اولین کت:(با لکنت)خ...خب...ام.....هویتم....و می...دونی..   
  من:که هویت همو میدونیم اره؟؟      (اولین کت نگاهی با ترس و نگران میکنه و از سر و روش عرق میباره)
(من یه دفعه ای و با داد و عصبانیت)   ما اصلا به فهمیدن هویت هامون هم فکرم نمی کنیم!!!!!!!   
  و همون لحظه  کت تقلبی دور میشه و با اخم مثل دفعه قبلی بهمون نگا میکنه!           به سمتش حمله میکنیم و اون فرار میکنه و میره...
-بریم دنبالش
+صب کن ببینیم شانس چی میگه...
-باش حق با تو ا 
+(طلسم شانس) و یه وسیلع از وسیله های استاد فو در میاد و رو به کت میگم:فک کنم یه ابر قهرمان نیاز داریم!
_برو من منتظرم( و همون جا رو زمین چهار زانو میشینه)
+خب من فورا بر میگردم همین جا.جایی نرو ومواظب باش(و میرم )
(تیکی خال ها خاموش )  تو راه یه چیزی به تیکی میدم و به سمت خونه ی استاد فو حرکت میکنم...........
استاد فو:مرینت دوپنگ چنگ یه یار برای کمک انتخاب کن و بعد از پیروزی میراکلسو به من پس بده     
من:(دستمو به سمت میراکلسه روباه بلند میکنم و برش میدارم)بله استاد . ممنون(و میرم)
خب الیا فرد مناسبی هست و تازه قدرتشم شبیه قدرت ولپینا هست...... تبدیل میشم وبه دنبال  الیا میرم و بالا اخره پیداش میکنم و میراکلسو بهش میدم....
و با هم به سمت جایی که کت منتظر بود میریم.......

(لیدی+  و کت-   و  الیا×   )

+نگاه کنید انگار تو برج ایفل وایستاده!
-پس میریم برج ایفل(و میخواد بدو بره به سمت برج که لیدی باگ دوباره دمشو میگیره و میگه)
+ نه نه صبر کن گربه ی عجول ... (طلسم شانس)
(یه طناب در میاد و )
+ام........گربه به قدرت تو و ریناروژ ( روباه قرمز:/  ) احتیاج دارم

×البته لیدی باگ
وبه سمت برج ایفل میریم و با استفاده از نیرو هامون ولپسنا رو شکست میدیم و من همه چی رو به حالت اول برمی گردونم....(ببخشید خلاصه کردم اخه میخوام زود تر برسیم به قسمت اصلی داستان  )

نظرات 3 + ارسال نظر
آدریانا آگرست دوشنبه 14 تیر 1400 ساعت 14:50

مسخر ای کاملا مسخرس

.Lady bug. پنج‌شنبه 6 شهریور 1399 ساعت 14:36

خیلی باحال نبود

Ladybug دوشنبه 13 مرداد 1399 ساعت 19:56

ممنون من توی وب کیتی نوار همشو خوندم

اِ....خب افرین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد