Miraculous lady bug and cat noir

Miraculous lady bug and cat noir

خبرهای جالب و جدید از فصل های جدید میراکلس . عکس و فیلم های جذاب از میراکلس . مطلب ها و خبرهای مهم از میراکلس
Miraculous lady bug and cat noir

Miraculous lady bug and cat noir

خبرهای جالب و جدید از فصل های جدید میراکلس . عکس و فیلم های جذاب از میراکلس . مطلب ها و خبرهای مهم از میراکلس

عشق پنهان 7(c)

عشق پنهان

فصل7

مرینت:تیکی خال ها روشن

و میره به مرکز شهر و میبینه که پیکاپ با یه هیولای اموکی که با کفشدوزک مو نمیزد( یعنی خیلی شبیهش بود یعنی انقدر که با هم اشتباهشون میگرفتی)دارن شهر رو نابود میکنن

لیدی باگ:حالا چطوری اونارو شکست بدم؟( داشت با خودش حرف میزد )

که کت نوار سر میرسه

کت نوار:اوه سلام نگهبان .ببخشید دیر اومدم

لیدی باگ:اونجوری صدام نکن

کت نوار:باشه بانوی من ولی به نظرم اون هیولای اموکی اصلا به هیولا نمیخوره شاید بتونیم ازش کمک بگیریم؟

لیدی باگ:اا ادرین سرت به جایی خورده؟

کت نوار:اره بانوی من به شما برخورده( منظورش این بود که به اون رسیده)

لیدی باگ:خب این یکی جدید بود -_-

لیدی باگ:یه فکری به سرم زده

و بعد با گربه ی سیاه میرن سراغ هیولای اموکی و پیکاپ

هیولای اموک:گردونه ی بد شانسی

و اون یه تفنگ چسب پرت کن میده

لیدی باگ:الان اصل جنسشو بهت نشون میدم

لیدی باگ:گردونه ی خوش شانسی

و اون یه چنگال میده

لیدی باگ:چی یه چنگال باید با این چیکار کنم ماکارانی بخورم؟( چرت بود قبول دارم )

و بعد لیدی باگ2 ( لیدی باگ2 = هیولای اموک ) شروع به شلیک میکنه

بعد لیدی باگ1 ( لیدی باگ1=بانوی گربه سیاه)در حال جاخالی دادن یه فکری به ذهنش میرسه و ...

لیدی باگ1:کت نوار گوشاتو بگیر

و بد میره چنگال رو روی یه شیشه میکشه وبعد پیکاپ و لیدی باگ2 گوشاشون رو میگیرن چون صدای گوش خراشی میومد و وقتی پیکاپ دستش رو میبره بالا اویزی که اموک توش بود از دستش میوفته و بعد لیدی باگ1 با یویوش اویزی که اموک توی اون بود رو میگیره اما تا خاست اونو بشکنه یه نگاه به لیدی باگ2 میکنه و بعد برمیگرده سمت کت نوار و...

لیدی باگ1:کت نوار تو راست میگفتی اون اصلا شبیه هیولا ها نیست اگه ازش بخایم میتونه کمکمون کنه

و بعد میره پیش لیدی باگ2 و اویزش رو بهش میده و...

لیدی باگ1:هیولای اموک من بهت دستور نمیدم اما ازت میخوام که کمکمون کنی تا معجزه گر پیکاپ رو ازش بیریم

لیدی باگ2:ممنون لیدی باگ حتما کمکتون میکنم

و بعد دوتا کفشدوزکا با گربه سیاه میرن که معجزه اسای پیکاپ رو ازش بگیرن اما تا بهش نزدیک میشن پیکاپ اموکش رو برمیگردونه و لیدی باگ2 از بین میره و بعد کت نوار کفری میشه و میره محکم پیکاپ رو بزنه که یکهو سر و کله ی اک ماث پیدا میشه و کت نوار رو میگیره و داشت خفش میکرد که کفشدوزک  هم با یویوش پیکاپ رو میگیره و بعد...

هک ماث:ت باختی کفشدوزک

و تا میاد حلقه ی گربه رو بگیره...

کت نوار:پنجه ی برنده

و هاک ماث دستشو عقب میکشه و بعد...

لیدی باگ:حرکت خوبی بود پیشی.کیش و مات هاک ماث

لیدی باگ:کت نوار معجزه گرش رو ازش بگیر

و بعد گربه سیاه با پنجه ی برنده میزنه به معجزه گرش و اون پودر میشه و ارباب شرارت به حالت عادی برمیگرده و بعد کفشدوزک با کفشدوزک معجزه اسا .معجزه گر پروانه رو درست میکنهو ازش میگیره و بعد تا میاد چنتا سوال از گابریل بپرسه که یکهو گربه ی سیاه اونو میگیره و میبره خونش

همان لحظه پیش گربه

گربه ی سیاه همین جوری داشت چپ چپ گابریل رو نگاه میکرد که...

گابریل:گربه ی سیاه فدات شم .قربونت برم لطفا به پسرم چیزی دراین باره نگو

کت نوار(با عصبانیت):اون خودش میدونه >:(

این داستان ادامه دارد...

ببخشید اگه غلط املایی دارم بعد اینم بگم که توی wordpad کامپیوترم استیکر نداشت من از تو دفتر چم توی همون wordpad کامپیوترم نوشتم که از توی اون کپی پیست کنم چون به دلایلی وقتی مستقیم مینوشتم نصف رمانم نمیومد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد