Miraculous lady bug and cat noir

Miraculous lady bug and cat noir

خبرهای جالب و جدید از فصل های جدید میراکلس . عکس و فیلم های جذاب از میراکلس . مطلب ها و خبرهای مهم از میراکلس
Miraculous lady bug and cat noir

Miraculous lady bug and cat noir

خبرهای جالب و جدید از فصل های جدید میراکلس . عکس و فیلم های جذاب از میراکلس . مطلب ها و خبرهای مهم از میراکلس

عشق پنهان 6(c)

عشق پنهان

فصل6

فردا صبح

گوشی عه مرینت:زینگ زینگ

مرینت گوشی رو برمیدا ره و...

مرینت:الو...اا سلام استاد

استاد فو:مرینت زود بیا پیشم یه مشکل بزرگ داریم.به ادرین هم بگو بیاد

مرینتباشه

و بعد گوشی رو قطع میکنه تا زنگ بزنه به ادرین

ادرین:الو...

مرینت:زود بیا پیش استاد فو

و بعد گوشی رو قطع میکنه

ادرین:-_-

و بعد سریع تبدیل میشه که بره پیش استاد فو

مرینت و ادرین پیش استاد فو

استاد فو:گفتم زود بیاین چون میخاستم نگهبان جدید معجزه گر هارو بهتون معرفی کنم.کفشدوزک

o_Oمرینت:چیییییییی! 

ادرین: چرا من نشم :(

 ;-;مرینت و استاد فو: 

:Dادرین: 

مرینت:حالا چرا؟

استاد فو:دیروز که اومدی ازم یه سوال بپرسی مایورا داشت تعقیبت میکرد و هویت منو فهمید بعد صد در صد رفته به هاک ماث گفته تازه تبلتمم دزدید.حالا که دزدید میتونه معجزه گر طاووس رو درست کنه و الان که هویت منو میدون جای جعبه ی معجزه گر ها امن نیست.پس من باید کفشدوزک رو نگهبان کنم...

ادرین:چرا من نشم؟

مرینت:یه دیقه زبون به دهن بگیر پیشی>:(

استاد فو:کجا بودم؟...اهان.باید کفشدوزک رو نگهبان کنم اگه بکنم اونا نمیتونن جعبه ی معجزه گرهارو پیدا کنن

مرینت:اما...

استاد فو:اما واگه نداره همین که گفتم

بعد فو مرینت رو نگهبان میکنه و چون دیگه خودش نیست حافظش رو از دست میده و از پاریس میره و اما معجزه گر طاووس درست میشه ولی ناتالی بدبخت میمیره( گناه داشت)بعد گابریل معجزه گره رو میده به لایلا(ایشالا به گ*ا بره ولی موهاش خوشگله)و لایلا  میشه پیکاپ(چیز دیگه ای به ذهنم نرسید)

مکالمه ی تلفنی هاک ماث با پیکاپ

هاک ماث:هی لایلا تو خودت نباید بری وسط جنگا وگرنه میخورمت

پیکاپ:برو گ*وه هم بخور درضم اگه ما خودمون بریم وسط جنگ خیلی سریع تر میتونیم معجزه گرهای اون دوتا احمق رو بگیریم

هاک ماث:ببینم چی میشه

و بعد گوشی رو قطع میکنن

فردا

گوشی عه مرینت:زینگ زینگ

مرینت:ادرین حالا که نگهبان شدم قرار نیست تو زرتی بهم زنگ بزنی

ادرین :باشه ولی هم خبر خوب دارم هم خبر بد

ادرین:خبر خوب رو بگم خبر بد رو بگم کدومو بگم؟:)

مرینت:مسخره.خبر خوب رو بگو

ادرین:لایلا معجزه گر طاووس رو گرفته

مرینت:الان اگه این خبر خوبه خبر بد چیه؟

مرینت:خبر بد رو بگو

ادرین:خبر خوبی درکار نیست :)

بعد مرینت گوشی رو قطع میکنه

گوشی عه مرینت:زیرینگ زیرینگ

مرینت گوشی رو برمیداره و بعد...

مرینت:خیلی مسخره ای نمکدون

الیا:چی؟

مرینت:واییییی...سلام الیا

الیا:سلام.برات یه خبر توپ دارم

مرینت:چی؟

الیا:کاگامی رفته چین( خدارو شکر ) بعد لوکا و کلویی عاشق هم شدن ( الله هم سله الا محمد و اله محمد )

مرینت:دروغ؟

الیا:نه راست میگم.ببین من داشتم جا...

که یه صدای بوممممممم میاد

مرینت:من باید برم

الیا:باشه  منم برم بقیه خبرا رو پوشش بدم

و بعد قطع میکنن

مرینت:تیکی خال ها روشن

این داستان ادامه دارد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد