Miraculous lady bug and cat noir

Miraculous lady bug and cat noir

خبرهای جالب و جدید از فصل های جدید میراکلس . عکس و فیلم های جذاب از میراکلس . مطلب ها و خبرهای مهم از میراکلس
Miraculous lady bug and cat noir

Miraculous lady bug and cat noir

خبرهای جالب و جدید از فصل های جدید میراکلس . عکس و فیلم های جذاب از میراکلس . مطلب ها و خبرهای مهم از میراکلس

تولد مصیبت بار پارت هفدهم(L)

تریشی:همه زورشون به این بدبخت رسیده

من:موافقم

خب برو بخونش

ولی یه نفر دستشو گرفت

مایکل:این کیه؟

من:نم نمی دونم

مایکل:جک بیا مهمون داریم

کت نوار:به به آقایون زورتون به این خانم رسیده؟

جک:بله به شما ربطی هست؟

کت نوار:بله من ابر قهرمانم ناسلامتی نمی تونم بزارم این خانم محترم شکنجه بشه اونم به دست چند تا روانی

کت نوار همشون رو کتک می زنه(حوصله نداشتم بنویسم)

من:مم ممنونم

کت نوار:من اینو ادب می کنم تو برو مادر و پدرت خیلی نگرانت بودن

من:ت تو مادر و پدر منو از کجا می شناسی؟

کت نوار:خب من پرونده تمام کسایی که تو پاریس زندگی می کنن رو دارم

من:خوبه

کت نوار:برو دیگه

با سرعت جت رفتم همینجور تو مسیر می دویدم و می دویدم

مامان:دخترم دخترم چرا انقدر دیر اومدی؟ یه نفر به ما گفت اون جک عوضی گرفتت درسته ؟

من:مامان خیلی ترسیده بودم دوباره منو کتک زد

بابا:خودم گردنشو قطع می کنم عزیزم نگران نباش

من:نه بابا کت نوار هست داره ادبشون می کنه نمی دونم چه جوری

زییییییینگ زیییییییییینگ(زنگ در خونه)

من:باز می کنم ها

آدرین:مرینت؟

من:آدرین

همونجا داشتم می رفتم تو بغلش که متوجه نگاه های مادر و پدرم شدم

آدرین:سلام خانم دوپنچنگ سلام آقای دوپنچنگ

من:ما میریم بالا

من و آدرین رفتیم تو اتاق من

من:برو

آدرین:چی؟

من:برو اگه پدرت بفهمه اینجایی بد می شه به من گفتن نباید با تو کاری داشته باشم

آدرین:بله پدرم گفت اگه می خوای پیش مرینت باشی من نه ارث بهت می دم نه پول حالا من خونه هم ندارم می شه اینجا بمونم؟

من:اممممم تو اتاق من؟

آدرین:نه نه نه

من:آره بالا یه تراس کوچیک دارم که فکر کنم ازش خوشت بیاد آخرین بار با کت نوار اومدم این بالا

آدرین:اوه

من:خب اینجا رو برات درست می کنم همینجا بمون

آدرین:ممنون مرینت ممنون

ببخشید این پارت کم بود

قبول دارم داستانم افتضاحه ولی من به امید همین داستا زنده ام

یه نفر تو نظرسنجی به افتضاح رای داده بود لطفا توی نظرات بگه چرا داستانم افتضاحه خواهش می کنم

نظرات 4 + ارسال نظر
لیدی باگ چهارشنبه 24 اردیبهشت 1399 ساعت 16:52

چرا نمیذاری بزار دیگه

کلاس انلاین داشتم

ماه بانو چهارشنبه 24 اردیبهشت 1399 ساعت 14:25

نه عزیزم داستانت عالیه اون هم که منفی داده حسوده وللش

فقط اون اوباش که مرینت سکته زد بهتر بود دیگه الان حس و حالی ندارن


اما باز هم قشنگه

دارم فکر می کنم یه بلایی سر آدرین بیارم که رمان باز باحال بشه

لیدی باگ چهارشنبه 24 اردیبهشت 1399 ساعت 11:33

نه بابا داستانت عالی هست و من هم توی قرنطینه به امید همین داستان زنده هستم

میسی

لیدی باگ چهارشنبه 24 اردیبهشت 1399 ساعت 11:27

عالی بود پارت بعدی رو کی میذاری

حدودا ساعت یک تا سه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد