Miraculous lady bug and cat noir

Miraculous lady bug and cat noir

خبرهای جالب و جدید از فصل های جدید میراکلس . عکس و فیلم های جذاب از میراکلس . مطلب ها و خبرهای مهم از میراکلس
Miraculous lady bug and cat noir

Miraculous lady bug and cat noir

خبرهای جالب و جدید از فصل های جدید میراکلس . عکس و فیلم های جذاب از میراکلس . مطلب ها و خبرهای مهم از میراکلس

تولد مصیبت بار پارت پانزدهم(L)

اینم پارتی که منتظرش بودید

برو بخونش

آدرین:مرینت من دوست دارم لطفا رابطمون رو خراب نکن

مرینت:تو فقط به خاطر مادر به من علاقه داری چون وقتی با منی یاد مادرت میفتی

آدرین:نه من هم بهت علاقه دارم و هم از تو یاد مادرم میفتم لطفا نرو

مرینت برمی گرده و روبه روی آدرین می شینه:ببخشید یکم خل بازی در آوردم

آدرین:یکم آره؟

مرینت:خب خیلی

آدرین:هیچکس یه پسر بی مادر رو درک نمی کنه از تو هم توقعی نداشتم

مرینت:معذرت می خوام آدرین من نباید اون حرفارو به تو می زدم ولی بعد از اینکه فهمیدم دروغی با کاگامی نامزد کرده بودی خیلی خوشحال بودم

آدرین:از اینکه رابطه من با کاگامی خراب شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مرینت:بیا به هم قول بدیم از حرف های هم بد برداشت نکنیم باشه؟

آدرین:باشه عزیزم

گابریل:فکر می کنم حرف هاتون رو زدید

آدرین:پدر برای چی این ملاقات رو ترتیب دادی؟

گابریل:برای اینکه پسرم به عشقش برسه

آدرین:ع عش عشقم؟

گابریل:ما تمام حرکات تو مرینت و دخترای اطرافتو زیر نظر داشتیم و رفتار های مرینت خیلی بیشتر از بقیه به تو میاد منم این ملاقات رو ترتیب دادم

مرینت:م من برم دیگه آدرین نه؟

آدرین:برسونمت عزیزم؟

گابریل:آدرین شما برو تو اتاقت من با خانم دوپنچنگ کار دارم

آدرین:پدر من که دیگه بچه نیستم

گابریل:ولی هنوز پسر منی

مرینت:ب بله آقای آگراست با من کار دارین؟

گابریل:دخترم می دونم تو هم به پسر من علاقه زیادی داری ولی باید بهت بگم که

مرینت:چی؟

گابریل:باید پاتو از زندگی پسر من بکشی بیرون

مرینت همونجا غش می کنه(تریشی:اه اه این مرینتم استاد در غش کردنه خب کلاس چگونه غش کنیم بزار ما هم فیض ببریم من:تریشی برو تا نیومدم)

آدرین:پدر مرینت مرینت مرینت چی شده چه اتفاقی افتاده؟

گابریل:ناتالی بگو بیان این دختر رو ببرن توی یکی از اتاقا

آدرین:پدر بهش چی گفتی؟ تو واقعا می خوای زندگی منو داغون کنی؟ مرینت

و مرینت رو بغل می کنه و می بره می زاره روی تخت و خودشم کنار می شینه و انقدر گریه می کنه تا مرینت به هوش میاد

مرینت:ا ا ادرین

آدرین:عزیزم بیدار شدی؟

مرینت:چ چه ا ات اتفاقی افتاده؟

آدرین:نمی دونم پدرم بهت چی گفت ولی تو غش کردی منم آوردمت اینجا

مرینت بلند می شه و موهاشو بالای سرش جمع می کنه

مرینت:من می رم خونه

آدرین:بزار برسونمت

مرینت:ممنون ولی می خوام یکم تنها باشم تا با یه موضوعی کنار بیام

آدرین:باشه

مرینت می ره و آدرین در حالی که توی قلبش آتیش روشن کردن به سمت اتاق پدرش راهی می شه

گابریل:پسرم بالاخره رفت؟

آدرین:بهش چی گفتی پدر؟

گابریل:بهش گفتم پاشو از زندگی تو بکشه بیرون

آدرین:پدر

گابریل:اگه ناراحتی می تونی بری پیشش ولی خبری از ارث نیست منم هیچگونه کمک مالی ای بهت نمی کنم پسرم برو با خانواده اون بدبخت زندگی کن

مرینت:

شب بود ساعت نمی دونم چند بود ولی خیابونی که توش داشتم راه می رفتم خیلی خلوت بود. یهو دیدم چند تا پسر لات دارن میان سمتم

آدرین:

رفتم دنبالش نمی تونستم بزارم تو این وقت شب تنهایی بره

مرینت:

فقط یک راه به ذهنم رسید فرار کنم ولی دیگه دیر بود یکی از اون لات ها هلم داد عقب منم خوردم زمین که خواستم فرار کنم ولی دورم حلقه زدن

من:خ خدای من کمکم کن

یکی از اونا خواست که موهامو بگیره و بکشه و بلندم کنه ولی یهو

آدرین:هی خجالت نمی کشین دختر مردم رو اذیت می کنین

جک یکی از اون لات ها:به تو چه ناموسشی؟ و موهامو کشید و منو بغل کرد طوری که پشت من بهش بود و یک چاقو گذاشت زیر گلوم

من:آ آد آدرین ک کم کمکم کن

جک:مری خانوم اون موقع که من عاشقت بودم تو به من بی محلی کردی حالا برا من ادرین ادرین می کنی؟

آدرین:ولش کن عوضی و یک قدم اومد جلو  ولی اون پسره چاقو رو یکم تو گلوم فرو کرد ولی پوستم پاره نشد

(تریشی چی شده غش نکرده غشی خانوم من:شما برین ادامش من حساب این تریشی رو می رسم)

آدرین:چی می خوای؟

من:منو

جک:مری خانوم خوب منو می شناسی

(جک پسر عموی مرینته که قبلا خیلی مرینت رو دوست داشته ولی به خاطر لاتی بودنش مرینت ازش بدش میومده)

آدرین:محاله

جک:اه اوه غیرتی شد جوجمون و موهامو یکیشون کشید

این داستان ادامه دارد......

نظرات 2 + ارسال نظر
لیدی باگ سه‌شنبه 23 اردیبهشت 1399 ساعت 20:08

ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون ممنون از لطف شما

خواهش خواهش خواهش از شما بابت نظراتتون

لیدی باگ سه‌شنبه 23 اردیبهشت 1399 ساعت 19:49

خیلی باحال بود پارت بعدی رو کی میذاری میشه امشب

فقط به خاطر تو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد