Miraculous lady bug and cat noir

Miraculous lady bug and cat noir

خبرهای جالب و جدید از فصل های جدید میراکلس . عکس و فیلم های جذاب از میراکلس . مطلب ها و خبرهای مهم از میراکلس
Miraculous lady bug and cat noir

Miraculous lady bug and cat noir

خبرهای جالب و جدید از فصل های جدید میراکلس . عکس و فیلم های جذاب از میراکلس . مطلب ها و خبرهای مهم از میراکلس

عشق پنهان فصل 2(c)

عشق پنهان
فصل2
صبح
مرینت:صبح بخیر تیکی.اااااااا ( جیغ زد)
تیکی:صبح بخیر.چی شده چرا اینجوری نگام میکنی؟
تیکی به خودش یه نگاه میکنه و بعد...
تیکی:ااااا ( جیغ زد )
مامان مرینت:مرینت حالت خوبه؟
مرینت:اره مامان خوبم
مرینت:تیکی تو ادم شدی
(این شکلی بید)
( عکس رو از اینترنت گرفتم )
تیکی:اره مثل اینکه
همان لحظه پیش ادرین
پلک:ادرین بیدار شو منو ببین
ادرین:اااه چیه؟
ادرین:اوا خاک به سرم پلک تویی؟؟
 
( عکس در اینترنت موجود است )
پلک:اره میبینی چه باحال شدم
ادرین:نه اصلا هم باحال نیست
ادرین:حالا چی شد که این شکلی شدی؟
پلک:داستانش طولانیه
حالا این دو تا رو ول کن برمیگردیم پیش مرینت
مرینت:چرا اخه این شکلی شدی؟؟
دیروز بعد از مدرسه.مرینت پیش استاد فو( اون موقع تیکی و پلک ادم نبودن)
استاد فو:خب من یه فرمول دیگه هم رمز گشایی کردم ولی نمیدونم چیکار میکنه
مرینت:خسته نباشی
استاد فو: رفتم یواشکی به پلک هم دادم تیکی مونده
مرینت:باشه
زمان حال
مرینت:فهمیدم چرا این شکلی شدین
تیکی:چرا؟چطوری؟
مرینت:این همون فرمولس که دیروز استاد فو رمز گشایی کرد
تیکی:اره پس باید بریم پیش استاد فو
هیچی دیگه ادرین و پلک و تیکی و مرینت میرن پیش استاد فو اما تیکی و مرینت زودتر میرسن
مرینت:استاد!
استاد فو:ها؟استاد فو کیه من کسی رو به این اسم نمیشناسم
تیکی:اهانن!خب من میرم بیرون شما حرفتونو بزنید
مرینت:نه تیکی صبر کن!
استاد فو:تیکی؟
که ادرین و پلک سر میرسن
ادرین:اس...اا سلام مرینت
مرینت:شلام اا یعنی پلام یعنی سلام ):
ادرین:تو اینجا چیکار میکنی؟
مرینت:منم دقیقا همین سوال رو از تو دارم -_-
ادرین:ااا...خب اون پدر بزرگمه
  ( وات ؟ )what?استاد فو : 
ادرین:خب تو اینجا چیکار میکنی؟
مرینت:خب اون دوست بابامه!!
همون لحظه تیکی در حالی که دست در دست پلکه میاد و گند میزنه.پلک هم اصلا نمیدونست داستان چیه؟و اصلا هم براش مهم نبود
تیکی:مرینت ببین پلک هم مثل من شده
مرینت:چی پلک اینجا چیکار میکنه؟
مرینت:صبر کن ببینم... اگه پلک اینجاس یعنی اون گربه ی نفرین شده( چون سیاهه میگه )هم همین اطرافه
پلک اصلان نمیدونست قزیه چیه و اصلا هم حواسش نبود اما...
پلک:ادرینه دیگه
مرینت:چیییییییییییییییییییییی!!!!!
ادرین:پلک...ااه اره من گربه ی سیاهم
ادرین:حالا پلک اون کیه؟ تورو از کجا میشناسه؟
پلک:اون کوامی عه کفشدوزکه.
ادرین:اگه تو اینجایی یعنی... هااا مرینت!! یعنی تو بانوی منی؟
ادرین داشت زوق مرگ می شد
پلک:اره
تیکی:پلک ببند اون دهن گشادتو
ادرین: وایییییییییی باورم نمیشهههههههههههه... یه لحظه وایسا نفرین شده؟
مرینت:خب تقسیر منه سیاهی بعدشم یادت رفته چه مشکلی داریم
ادرین:ببخشید
مرینت:استاد اون فرمولی که کشف کرده بودی کوامی های مارو تبدیل به انسان کرده.حالا باید چی کار کنیم؟نمی تونی درستش کنی؟
استاد فو:خب نمیدونم باید اون کتابه رو نگاه کنم
ادرین:الان ما نمیتونیم تغیر شکل بدیم؟
استاد فو:نمیدونم یه دور امتحان کنید
مرینت:تیکی خال ها روشن
ادرین:پلک پنجه ها بیرون
تیکی شاخکاش با رنگای سباه روی موهاش رفت و مرینت کفشدوزک شد و پلک گوش و دمش با شاخکاش و اون رنگ سبزه یه پشت مردمک چشماش رفت و ادرین گربه شد
گربه سیاه:خب حداقل می تونیم تغیر شکل بدیم
کفشدوزک:اره ولی اینارو کجا بزاریم؟تازه فردا باید بریم باسه وب الیا عکس بگیریم نمیتونیم اینارو با خودمون ببریم
گربه سیاه:اره راست میگی
که یکهو یه صدای گرومپ میاد
کفشدوزک:صدای چی بود؟
این داستان ادامه دارد...
لایک و نظر فراموش نشه
نظرات 4 + ارسال نظر
ملکه غرورم یکشنبه 2 مرداد 1401 ساعت 19:16

مزخرف بود اه

الینا پنج‌شنبه 9 بهمن 1399 ساعت 12:39

عالییییییی

الماس چهارشنبه 12 شهریور 1399 ساعت 13:38 http://Adryan12.blogfa.com

داستانت عالی بود حرف نداشت با عکس جور در اومد خیلی خیلی خوشم اومد من خودم وبلاگ دارم اینم لینکhttp://Adryan12.blogfa.com رفتی نظر هم بده
فقط عکس پیدا کن واسه مرینت و آدرین

باشه و ممنون همین الان میرم نگاه میکنم

لییدی باگ دوشنبه 16 تیر 1399 ساعت 11:41

عععععععاااااااااااااااااللللللللللللللللللللللللیییییییییییییییییییی بووووووووود

ممنون نظر لطفتونه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد